در مسیر ساختن حرفه خود، دو فاکتوری که برای فریلنسرها اهمیت زیادی دارد قیمت پروژه و حدومرزهایی است که برای آنها تفاوت میان زندگی شخصی و کاری را مشخص میکند.
در این راستا، اینکه کی و چگونه مذاکرات مورد نیاز با کارفرما انجام شود، یک مهارت نرم بسیار ارزشمندی به شمار میرود. در طول فرآیند این مذاکرات، برقراری تعادل بهصورتی که نه چانهزنی زیادی بر روی قیمت انجام شود و نه اینکه حدومرزهای شما رعایت نشده و مجبور به انجام پروژه با قیمت کمتر نیز شوید، مهارتی است که نیازمند تجربه فرواوانی است. بنابراین، در ادامه این مقاله، نکاتی که فریلنسرهای باتجربه از تعاملات خود با کارفرمایان در فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاند را جمعآوری کردهایم تا این مسیر برایتان با آزمون و خطاهای کمتری همراه باشد.
1) در تماس اول، سعی کنید مدل ذهنی و نیازهای خاص او را شناسایی کنید
برای شروع بهتر است که دیدتان را نسبت به اولین تماس خود با کارفرما عوض کنید. بهجای نگاهکردن به آن بهمثابه بازاریابی تلفنی، به این تماس بهعنوان یک فرصتی برای جمعآوری هرچه بیشتر اطلاعات درباره نیازها و دغدغههای او بنگرید. در طول این تماس، شما باید به دنبال سرنخهایی باشید که آنها را در پروپوزال اولیه خود بیاورید. اگر دقت کنید، در عنوان این نکته از اصطلاح “نیازهای مختص کارفرما“ استفاده کردیم. این به این دلیل است که ممکن است کارفرما خواستهای داشته باشد که پاسخگویی به آن در پروژههای حوزه شما رایج نیست ولی توجه به آن نیاز و تعبیهکردن یک گام جدید در پروپوزال اولیه برای برطرفکردن آن نیاز میتواند جایگاه شما را در ذهن او ویژه کند.
برای مثال، اگر شما قرار است یک برنامه بازاریابی برای یک کارفرما بنویسید و او به شما بگوید که دقیقا درباره جزئیات سئو و تبلیغات بنری و رپوتاژ در فضای وب اطلاعاتی ندارد و نگران است که پس از صرف هزینهای، دیر متوجه شود که کانالهای مناسبی را برای تبلیغ انتخاب نکرده است، شما میتوانید یک گام جداگانه را در پروپوزال خود تعبیه کرده تا با دادن اطلاعات کافی به او، این نگرانیش را کمتر کنید.
در طول اولین تماس تلفنی، تا میتوانید از صحبتهای کارفرما نوت بردارید تا در صحبتهای خود و مکاتبات آتی از همان واژههای کلیدی و مهمی ک مدنظرشان است استفاده کنید. برای مثال، اگر دست اول و کپینبودن محتوایی برای یک کارفرما مهم میباشد، این نکته را در عنوان پروپوزال به نام “تولید 50 محتوای 1000 کلمهای صددرصد اورجینال” بیاورید. اگرچه، این نکته برای بسیاری از نویسندگان حرفهای واضح بهنظر میرسد اما باعث میشود که کارفرما حس کند این پروپوزال مختص او نوشته شده است. هرچه این نات خاصتر و جزئیتر باشد، پروپوزال نهایی بهتر خواهد بود.
2) مذاکره درباره قیمت رو صرفا به چانهزنی خلاصه نکنید.
این یک حقیقت است که خیلی از کارفرماها ممکن است توانایی مالی استخدام شما را نداشته باشند و این مساله برای اکثر افراد به معنی عدم آغاز همکاری است. با این حال، یک پیشنهاد جالبی که غالبا فریلنسرها به آن توجه نمیکنند این است که شما میتوانید قیمت پیشنهادی خود را کاهش دهید و متعاقبا اسکیل یا حجم کاری خود را نیز با آن قیمت جدید تنظیم کنید. وقتی که کارفرمایی شما را بخاطر مسائل مالی رد کرده است، دیگر شما چیزی برای از دست دادن ندارید و دادن این پیشنهاد هیچ ضرری برای شما نخواهد داشت. حتما به دنبال فرصتهایی جدای از قیمت بگردید تا انتظارات آنها را با توجه به قیمت موردنظرشان تنظیم کنید. کارفرماها به چنین پیشنهادی عادت ندارند و به این تمایل شما به همکاری با آنها به دید مثبت نگاه خواهند کرد.
3) جملات خود را برای سناریوهای مختلف از قبل آماده کنید
یک لیستی از چالشهای رایج متداول هنگام گرفتن پروژه جدید را تهیه کرده و برای هر چالش 2-3 سناریو را درنظر بگیرید و برای هر سناریو جواب از پیش آماده شدهای داشته باشید. وقتی که نیاز است شما در لحظه فکر کنید، همیشه بهترین جوابها به ذهنتان نمیرسید. پیشنهاد کمتر کردن حجم پروژه در مقابل کارفرمایی که بهدنبال هزینه کمتری میباشد از همین جنس است. این استراتژی مخصوصا برای فریلنسرهای تازهکار بسیار ضروری است زیرا بهدلیل تجربه کمتر توانایی در لحظه فکرکردن را ندارند.
4) لزوما نیازی نیست که در لحظه موافقت کنید
لزوما نیازی نیست که در همان تماس اول با تمامی شرایط پروژه موافقت کنید. با این مساله راحت باشید که توافق بر سر تمامی شرایط را به بعدا موکول کنید. اگر دیدید که مذاکرتان دارد به سمتی پیش میرود که برایتان ناآشنا بوده و در هیچ کدام از سناریوهای که از قبل به آن فکر کردید نمیگنجد، با اعتماد به نفس بگویید که اگر اجازه دهید من درباره این قضیه مقداری فکر کرده و نظر خود را حتما تا فلان تاریخ به اطلاعتان میرسانم.
پاسخ شما به دیدگاه