مخاطب اصلی این مقاله در اصل اینفلوئنسرهایی هستند که با هدف فروش یک محصول یا خدمت اقدام به تولید محتوا میکنند اما نویسندگان محتوای متنی نیز میتوانند از برخی نکات مطرحشده استفاده کرده و آنها را در فرآیند تولید محتوای خود – مخصوصا وقتیکه محتوای تولید شده بهصورت مستقیم برای تبلیغ یک محصول است – بهکار گیرند.
در چند سال گذشته بازاریابی توسط اینفلوئنسرها بسیار رایج بوده اما اگر شما این صنعت را در 15 سال گذشته (بله، حتی قبل از بهوجود آمدن اینستاگرام) دنبال کرده باشید، در زمانی که پستهای وبلاگی تبلیغاتی و توئیتهای دارای اسپانسر محبوب بودند، خواهید دانست که از همان آغاز نیز یک لغت در مرکز توجه قرار داشت: صحت یا اعتبار (Authenticity)
موفقیت کمپینهای بازاریابی توسط اینفلوئنسرها به اعتبار آن فرد و صحت پیام منتقلشده بستگی دارد. یک مشکل بزرگی که این روزها بازاریابی اینفلوئنسرها با آن مواجه شده این است که مردم آنها را دیگر بهعنوان یک فرد صادق و معتبر نمیشناسند. نتیجه یک مطالعهای که اخیرا در سطح دنیا انجام شده به ما میگوید که فقط 4% مردم صحبتهای اینفلوئنسرها را باور میکنند. از طرفی، نرخ اثرگذاری اینفلوئنسرها نیز به شدت کاهش یافته و درواقع این بازار به حدی اشباع شده است که شاهد به بهوجود آمدن یک لغت جدید در این بخش هستیم: genuinfluencers. اختراع این لغت که ترکیب دو لغت genuine و influencer میباشد خود نقدی به رشد رفتارهای دروغآمیز این سبک از بازاریابی است و هدف اصلی آن ایجاد تمایز بین اینفلوئنسرهای غیرقابل اعتماد و آنهایی است که دغدغه گفتن حقیقت را دارند.
مشکلی وجود دارد که هرچقدر هم که اینفلوئنسرها تلاش کنند تا صادق باشند، باز هم چون هدف نهایی فروش یک محصول است، این فرآیند هیچگاه صددرصد صادقانه نخواهد بود و اینفلوئنسرها همیشه در ایجاد اعتماد در میان مخاطبانشان چالش خواهند داشت. با این وجود، یک سری نکاتی وجود دارد که توجه به آنها محتواهای تولید شده در این حوزه را معتبرتر خواهد کرد.
یک: پول را از این معادله بیرون بکش
اگر تنها هدف شما از حضور در شبکههای اجتماعی درآمدزایی باشد، مخاطبان شما، این هدف را در تمامی پیامهایی که منتقل میکنید، خواهند دید. برای اینکه مخاطبان (یا خواننده یک محتوای متنی برای تولیدکنندگان محتوا) شما را فردی صادق در نظر بگیرند، شما باید ابتدا حضور خود را در شبکههای اجتماعی بدون هیچگونه تمرکزی بر فرآیندهای monetization تثبیت کنید.
دو: هدف زندگی خود را بشناسید
شاید این نکته در وهله اول عجیب بهنظر برسد اما برای رساندن پیامی صادقانه به گوش مخاطب ضروری است. شبکههای اجتماعی بهعنوان پلتفرمی برای توسعه افکار، ایدهها و ارتباط گرفتن با بقیه در سراسر دنیا شناخته میشود. بنابراین قبل از اینکه شروع به استفاده از این پلتفرمها بکنید، باید بدانید که قصد شما از استفاده از آن چیست؟ چه افکار، ایدهها و پیامهایی را میخواهید منتقل کنید؟ منحصربهفرد ترین و ارزشمندترین نکتهای که شما میتوانید به مخاطب منتقل کنید هدف زندگی شما میباشد. بهجای پاسخدادن به سوال دلیل حضور شما در شبکههای اجتماعی، به دنبال این سوال باشید که دلیل زندگیتان چیست.
سوم: از تجارت زندگی خود برای ساختن مبنایی برای ارتباط گرفتن استفاده کنید
فکر میکنم که همه با این نکته موافق باشند که هیچ چیزی معتبرتر از داستان شخصی خودتان نیست. بعد درک هدف زندگیتان، شما رفتهرفته خواهید دید که چگونه این هدف در سراسر زندگی شما نقشی ایفا کرده و الگوها و اتفاقات تکرارشوندهای را بهوجود آورده است. به تجربه مکرر این الگوها در طول زندگیتان، شما قطعا درباره این موضوعات صاحبنظر هستید؛ صاحب نظری که یک دیدگاه جدیدی برای ارائه به مخاطب دارد. از درون هر الگو، شما میتوانید حقیقت خود را پیدا کرده و از این حقیقتها بهعنوان مبنایی برای پیامهای صادقانه به مخاطبانتان استفاده کنید. فراموش نکنید که این حقیقتها را هیچکس جز شما بهصورت کامل درک نخواهد کرد اما صداقت شما را بهراحتی حس کرده و نتیجتا به شما اعتماد میکنند.
چهار: روشهای ناخودآگاه و خلاقانه ابراز حقیقت خود را بشناسید
برای یک هنرمند، این روش ابراز ممکن است نقاشی، مجسمهسازی، عکسبرداری یا آهنگسازی باشد. حقایق زندگی یک کارآفرین از طریق برندی که ایجاد کرده است منتقل میشود. علاوه بر حرفه یا هنر، شما همچنین میتوانید حقایق زندگی خود را از طریق سبک زندگی خود و اولویتهایتان در زندگی به نمایش بگذارید. برخی از این اولویتها میتوانند ورزش، آشپزی، سبک لباس پوشیدن شما، رسیدگی به گل و گیاهان و غیره باشد. تمامی این موارد درواقع یک انعکاسی از آن حقیقت وجودی شما هستند.
پنج: این روشهای ناخودآگاه را به محتوا تبدیل کنید.
تولید محتوا برای شما باید درباره به تصویر کشیدن لحظاتی باشد که دارید این اولویتهای مطرحشده را زندگی میکنید. برای یک Influencer Marketing، این اتفاق میتواند در عمل بیفتد و پیام صادقانه خود را در قالب تجربه زندگی خود و هنگام زیستن اولویتهایش منتقل کند. برای یک تولیدکننده محتوای متنی، همین فرآیند دقیقا اتفاق افتاده با این تفاوت که تجارب و زیستن اولویتها در قالب داستان و تجربه صرفا بیان میشود. اگر به این فرآیند اعتماد کنید، نتیجه نهایی صددرصد معتبر و صادقانه بوده و توجه مخاطب را جلب خواهد کرد.
پاسخ شما به دیدگاه